. بلندپروازی بیش از ظرفیت موجود
یکی از بزرگترین افسانههای مورد علاقه آمریکاییها مربوط به یک مبتکر بیتجربه است که بهشکلی قهرمانگونه دارای استعداد ذاتی است. در این راستا روزنامهنگاران تنها مایلند شرح دهند که مثلا چگونه پایهگذاران گوگل از جمله لاری پیج و سرجی برین کار خود را در یک گاراژ آغاز کردند اما آنها معمولا بیان نمیکنند که این دو فرد دانشجویان دکترا در دانشگاه استنفورد بودند که در گروه بررسی اثر متقابل انسان و کامپیوتر فعالیت میکردند، گروهی که در آن مجموعهای از باهوشترین افراد و برندگان نوبل گرد هم جمع شده بودند. بهطور مشابه داستانهای رایج درباره بنجامینفرنکلین، توماس ادیسون و استیوجابز نیز اینگونه است، یعنی در آنها از استعداد منحصر بهفرد و سالهای تجربه این افراد سخنی گفتهنمیشود. نکته اینجا است که اگر شما چیز جدیدی ابداع کردهاید، از یک داروی معجزهآسا گرفته تا یک مدل جدید کسبوکار، به افرادی متخصص نیاز دارید تا این ابداع شمارا تحقق بخشند. در واقع طرح یک استراتژی در مقایسه با یافتن و گسترش افراد کاملا لایق برای تحقق آن استراتژی به مراتب سادهتر است.
چندین سال پیش یک آزمایشگاه ابداع و نوآوری ایجاد کردم که در آن تنها افرادی با بهترین عملکرد پذیرفته میشوند، چراکه نمیتوان فرد متوسط را به فردی عالی تبدیل کرد اما میتوان با هدایت یک فرد عالی او را به فردی استثنایی تبدیل کرد. پس استراتژی خود را براساس میزان ظرفیت خود پایهگذاری کنید.